واحد سیاسی

فصلِ خطرناک‌ترین نبرد

✍️ مجاهد الصریمی، صنعاء

غزه؛ کشتی طوفانی است که دو سال پیش منفجر شد و هرگز تا آزادسازی کامل فلسطین پایان نخواهد یافت؛ و باعث غرق شدن باندهای رژیم صهیونیستی در اقیانوس‌هایی از آتش خواهد شد که وجود موهوم او را فنا کند، تا بار دیگر به زمین قداست و طراوتش بازگردد، و به موجودیت عربی و اسلامی جلال و عزّت ببخشد، و آنچه از شرف، کرامت و انسانیت را از دست داده، بازپس دهد، و آن را به مرتبهٔ فطرت سلیم ارتقاء دهد که او را در سطح پیام جهانی که بر عهده دارد قرار می‌دهد.

غزه برده‌ای نیست که با قلمی برداشته شود و به بستر (ترامپ) کشیده شود، و نه قطعهٔ زمینی است که بتوان آن را با فرمان (عثمانی) و با تأیید (خونجواهابی سعودی–قطری) به پیمان (ناتو) هدیه داد؛ بلکه غزه روح است. و چه روحی؟

روح مقاومت و جهاد، مکتب صبر و پایمردی؛ جایی که با وجود وسعت جغرافیایی اندکش، به اندازهٔ تمام کرهٔ زمین اهمیت یافته است؛ زیرا به واسطهٔ درخشش و تأثیرش، بشریت را از سایهٔ نادانی و ظلمت باطل به وسعت حق، نور حقیقت و گشایش شناخت واقعیت‌ها هدایت کرده است. بیشتر انسان‌ها اکنون دریافته‌اند که صهیونیست کیست و استکبار آمریکایی چه بلایایی بر جهان اسلام آورده و چه مصائب ویرانگری بر بیشتر سرزمین‌ها نازل ساخته است.

غزه؛ آسمان مژده‌بخش ماست که طلوع سپیدهٔ پیروزی و درخشش خورشید ظهور و برپایی حق را برای همه‌ی مستضعفان از هر نژاد و رنگ و وطن و زبان و مذهب و دین نوید می‌دهد. غزه؛ منکشف و رسواگر است؛ مردانِ خودش را دارد، و مردانش پشتیبانانی دارند که یاری کردند، فداکاری نمودند، ایستادگی کردند، و هزینه‌ها را با آنان شریک شدند؛ آنان درد و مصیبت را تقسیم کردند و با خون و جراح پیوندی ناگسستنی بستند: از حزب‌الله لبنان با شهیدان والا و اصیلش و گروهی از رهبران خالص و پاکدل، تا حشد الشعبی عراق، و تا ایرانِ انقلابی و دیگر یاران حامی — اینان شایستهٔ شادی به‌خاطر پیروزی‌اند چون اهل آن‌اند و کسانی که باید علیه تجاوز به غزه اقدام کنند، چرا که آن‌ها مقابله‌ با جنایتکاران را بر عهده داشتند و مانع تحقق اهداف ویرانگرشان شدند.

ای مقاومت‌گر آزاده! نبرد همچنان ادامه دارد، و این مرحله پایان‌یافته، نویدبخش زایش مرحله‌ای دیگر است؛ امری که تو را مجبور می‌کند در میدان بمانی، زیرا هرگاه حملات هوایی متوقف شود و توپ‌ها خاموش شوند، فصل خطرناک‌تری آغاز می‌شود؛ فصلی که در آن باید روایتِ همهٔ رخدادها نوشته شود، دستاوردهای پیروزی حفظ گردد، آن همه رنج‌ها و فداکاری‌ها و حماسه‌ها ارزش‌گذاری شود و تعهد به رساندن پیام خون و اشک به هر دل در سراسر زمان تجسم یابد.

به‌خوبی می‌دانی که محورِ مرض و سازش و وابستگی و عادی‌سازی شامل ترکیهٔ ناتویی، قطرِ خائن و سر سپرده، پادشاهیِ وهابی سعودی و دنباله‌هایشان است؛ آنان می‌کوشند خود را جایگزینی برای محور مقاومت معرفی کنند و پیش چشمِ توده‌ها روایت کنند که «آن‌ها با دیپلماسی کاری کرده‌اند که اسلحه نتوانست»! بنابراین مقاومت را جنون و بیهودگی، نشانهٔ شرّ و آورندهٔ ویرانی و مرگ و قحطی و هر بدبختی معرفی می‌کنند؛ به این ترتیب، قربانی محکوم می‌شود، جلاد مبرا می‌گردد، شرف مجرمانه شناخته می‌شود، و خیانتگران و عوامل به‌عنوان امینان پذیرفته می‌شوند.

آنچه آمریکا و صهیونیست‌ها و دستگاه استکباری با آهن و آتش در طول دو سال نتوانستند به‌دست آورند، اگر هر آزاده‌ای نقش خود را در رسوا کردن و برملا ساختن آنان و کندن برگ‌های پرده‌ای که می‌خواهند با آن عیوبشان را بپوشانند و صفحات خود را سفید کنند—صفحات مشارکتشان در کشتار، محاصره و توطئه علیه فلسطینیان در هفتاد و هفت سال گذشته—انجام ندهد، ممکن است با واسطه‌گری‌هایی عشیره‌ای، عثمانی‌نما و مستعدِ تحریک محقق شود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا