سفر به تاریخ فردا

دکتر سیدمهدی حسینی، دکتری علوم سیاسی
«استقرار دولتی بر اساس آموزههای دین اسلام، پدیده بیهمتایی در تاریخ معاصر جهان بود که با یکی از بزرگترین انقلابهای تاریخ بشر، در ایران روی داد.»
این رخداد عظیم اینک مورد هجوم افکار سمّی در فضای مجازی قرار گرفته است. به نظر میرسد مهمترین چالش آینده ملت همواره سرفراز ایران حول این پرسش بنیادین شکل خواهد گرفت که نسل نو ظهور چگونه میتواند در جهان دیجیتالی که ویژگی اصلی آن تأثیر اثیری بر زندگی روزمره است، امور سیاست و اقتصاد و اجتماع و فرهنگ خویش را سامان دهد؟
مبنای این پرسش تأثیرمعنا دار انقلاب فناورانه در تولید و ارتباطات بر شاکله رفتاری نسل جدید است.
تحولات در راه ایجاب میکند تا با اندیشهورزی متناسب با مقتضیات این زمان و گردآوری نتایج تحقیقات جامعه شناختی و ارائه سرنخهای روشن، قطاری از اندیشههای بینش گرانِ درگیر و دغدغهمند، برای سفر به تاریخ فردا راهاندازی شود.
موتور محرکه این قطار میراث تاریخ اندیشۀ سیاسی و فکر خوب معاصران و حرکت بر روی ریل علم سیاست است.
و موضوع و هدف اصلی، شناخت ماهیت زندگی دیجیتال و ناخرسندیهای بر آمده از چهرۀ ژانوسی آن در آزمایشگاه آموزههای دین اسلام می باشد.
پدیداری تدریجی نشانههای تأثیر اثیری انقلاب فناورانه در تولید و ارتباطات بر فرهنگ و جامعه (جهان اجتماعی) نیاز به تأمل و تفکر دارد.
با مشاهده روند پر شتاب دگرگونی در کلان روال درحال وقوع و کلیت زدایی از زندگی روزمره و تغییر محتوای حیات ذهن و تجربۀ زیست سیاسی و در نتیجه تولید شکلهای جدید بیگانگی، فردایی پر چالش قابل پیشبینی است.
از یک سو: با دگرگونی تدریجی نظام نیازها و آرزوها، و زوال کلّیتها، نظام فضیلتِ مرسوم، مورد تردید قرار خواهد گرفت.
از سوی دیگر: زوال کلیشههای جنسیتی و تغییر نظام سلسله مراتبی ارزشها، از وحدت روحی جامعه خواهد کاست.
بنابر عقل سلیم:
برای برون رفت از برخی بحرانهای تأثیرگذار در تاریخ فردا، که
اولا: بطور مستقیم ریشه در دیجیتالیسم دارند.
ثانیاً: امر دیجیتال میتواند بر سمت و سوی آنها تأثیر بنیادین بگذارد.
از هم اکنون باید راه حلی درخور اندیشید، فردا خیلی دیر میشود.
تداوم “قال مقالهای حیدری – نعمتی و جدالهای پرهزینه سیاسی – جناحی، بر شیوه نقش آفرینی و شعور سیاسی نسل جدید اثر گذاشته و در مواردی پرشمار:
درخت پیچک ایوان ما رمیده زما
گشوده سوی درختان دور دست آغوش
راهکار: تبیین علمی و بیان منطق درونی انقلاب پرشکوه ایران اسلامی است. هرگاه این رخداد عظیم به درستی مورد توجه قرار گیرد و ظرافتپردازیهایی که جزء جدایی ناپذیر گفتمان اسلام سیاسی فقاهتی است به زبان نسل جدید ارائه شود، در واقع پادزهری برای کلمات سمّی در شبکههای اجتماعی و باطل السحری برای پیش گیری از دود شدن و به هوا رفتن “نظام فضیلتِ مرسوم” فراهم شده است.
پر واضح است که:
آن نوآوریهای انقلاب فناورانه در تولید و ارتباطات را که روح و فکر قادر به فهم و درک آنها نیست با اهرم و پیچ و مهره نیز کشف نخواهند شد. از همین روست که الهیات راههای بسیار و شیوه های متنوع برای عبور جامعه بر مبنای اصول امرسیاست تدارک دیده و قادر است نقشه ی برون رفت از برخی پیچیدگیهای هزارتوی عصر دیجیتال، را ترسیم کند.
به قول “جورجوآگامبن در کتاب وضعیت استثنایی “:
«استراتژیِ هستی- الهیات- شناختی است که هدف اش صید هستیِ ناب در تورِ “لوگوس” است.
واژه ی یونانی تبار لوگوس Iogos :
«به معنی کلمه و به معنی عقل است و در قرآن در سوره نساء عیسی[ع] را رسول خدا و کلمه خدا که به مریم[س] القاء شده، نامیده است.» …
تاکید بر این واژه «صرفِ موشکافی دراصطلاحات نیست، بلکه ناظر بر پیچیدگیهایِ درِ تنگی است که تاریخ اندیشه جز از آن گذر نمیکند»
زیرا معانی، اندیشههای جملاتاند، اندیشه ی فی نفسه نا محدود، برای فهم پذیری جامه محسوس جمله را به تن میکند، و به این ترتیب میتوان آن را درک کرد. هر جمله ای یک اندیشه را بیان میکند، عنصر بنیادی جمله در واقع جلوه زبانیِ اندیشه است.
تضمین تداوم اندیشه پویا و بالنده دولت مبتنی بر آموزه های دینی، و انتقال آن به تاریخ فردا را “احمد خالقی درکتاب قدرت، زبان و زندگی روزه” به زیباترین شکل قابل تصور نشان داده است:
«باید اندیشه را در آزمایشگاهی عینی، که زبان است مورد بررسی قرار داد. تا افراد خود را درون حوزه اجتماعی خاص با کار کرد مناسب آن حوزه تطبیق دهند.»
چرا که بنا بر مهمترین کارویژه و سازوکار آزمایشگاه عینی زبان:
«معنای ضمنیِ جابجاییِ قدرت و برانداختن حکومت ناروای طاغوت و بنیانگذاری حکومت و تشکیل دولت مبتنی بر آرمانهای مذهبی و سرشار از جذبه و عاطفه شدید دینی»
در عصر پیشا دیجیتالی بیش از همه، توسط مسجد و محراب و امام و مؤذن پدیدار می شد، اما اینک منبر دیجیتال ساز مخالف کوک کرده است. …
این ساز با بسیاری از آرمانهای عمیق نهانی مردم ایران موافق نیست و الزاماً باید قبل از ورود جامعه به تاریخ فردا، پیامدهای آن مورد توجه سیاست پژوهی قرار گیرد!
در غیر این صورت چنین ساز ناکوکی، هواس نسل نو ظهور را از توجه کافی به نخستین تجربه حکومت مبتنی برگفتمان سیا سی اسلام فقاهتی، پرت خواهد کرد.
و این درحالی است که تغییر کیفی قدرت و استواری آن حول محملهای دین و زبان و محبت به خاندان عصمت و طهارت(ع) نه تنها در قلمرو زرخیز ایران همواره سربلند و کشورهای مسلمان و سایر همسایگان بلکه عموماً برای اروپا و امریکا و … نیز رخدادی تاریخی و بسیار مهم محسوب می شد.
همانطور که “خالقی” هوشمندانه با اشاره به آزمایشگاه زبان نگاشته:
نتیجه بررسی اندیشه یا “آمادگی عملی” موجب می شود تا آحاد افراد« خود را درون حوزه اجتماعی خاص با کار کرد مناسب آن حوزه تطبیق دهند.»
زیرا بدلیل اکتسابی بودن مسؤلیت اجتماعی، این انطباق آینه تمام نما از حس مسؤلیت پذیری اجتماعی و بیانگر پویایی و بالندگی و پختگی جامعه و فرهنگ(جهان اجتماعی) خواهد بود.
البته اگر دو عامل مهم یعنی:
- شارلاتانیسم رسانه ای
- منطق آهنین امر دیجیتال
به جهان سیستم و زیست جهان مجال دهند؛ چرا که می توانند بین قدرت دینی و کاربرد آن در زندگی روزمره:
“رخنه ای ایجاد کنند که هیچ تصمیمی قادر به پُر کردن آن نباشد.”
در نتیجه برای ایفای نقش نظام مذهبی؛ در راه مسجد گلدسته و امام و مؤذن یا عناصر شناسای دولت اسلام مواردی تناقض آمیز رخ می نمایاند. علی الخصوص در فضای غبارآلودی که شارلاتانیسم رسانه ایجاد می کند، حکمران دینی برای « انجام وظیفه ای که الهیات سیاسی بر دوش اش گذاشته»
با چالش جدی مواجه می شود. کانون این چالش کلبه الکترونیک در دره سلیکون است.
بویژه در این روزهای پساجنگی دوازده روزه رژیم کودک کش صهیونی علیه ملت بزرگ ایران:
“طلایه دار هوش مصنوعی” با تشخیص ظرافت های دور از چشم دور مانده گفتمان اسلام سیاسی فقاهتی و از رهگذر “فضای تهی مبتنی بر پیچ و مهره” پلی برای مسافرت نسل جدید به تاریخ فردا زده اند.
هرچند این زیرساخت پرمسئله! را به درستی می توان با «استعاره ی گره های سخت بر کیسه های تهی»
توصیف کرد، اما پرسش هایی مهم ازجمله اینکه در تاریخ فردا، نسل نو ظهور در جامعه ی ایران اسلامی زندگی جمعی را چگونه سامان خواهد داد؟ و نتیجه و شیوۀ بازیگری و نقش آفرینی او چیست؟ هم اینک نیاز به پاسخ دارند و تعلل درجواب و غفلت می تواند موجبات ناخرسندی از نظم نمادین را فراهم سازد.
این هشداری است جدی که هر سیاست پژوه دغدغه مند و آزاد اندیش را دچار نگرانی از تاریخِ فردا میسازد.
به هر حال درست است که معیار سنجۀ نیک و بد بدست خود مردم افتاده است؛ اما منطق آهنین امر دیجیتال به اندود حیاتِ خلوت نشستگانِ بر کرسیِ خود پسندیِ کهن و لمیدگان بر صندلی راحتی طاغوت! متاسفانه هرنوع کژکارکردی از سوی کارگزاران تاجر پیشه دولتی را به پای حکمرانی دینی می نویسد.
در دوران پیشا دیجیتالی و حکومت ناروای طاغوت این باور در حکمران نهادینه شده بود که صرفا اوست که میداند برای ایرانیان همواره سرافراز چه خوب است و چه بد و هر سخنی در بارۀ فضیلت را سخن کهنۀ ملال آور می پنداشت. …
هرچند پرونده قطور آن اعمال ناشایست و چیزی را که نیچه با عنوان ریا کاری اخلاقی فرماندهان صورتبندی کرده، در معرض قضاوت افکار عمومی قرار دارد ولی شارلاتانیسم رسانه ذهنیت بخش گسترده ای از طبقه ی نو آیین را تسخیرکرده و اگر دَر بر همین پاشنه بچرخد، این بنگاه مغزشویی؛ احتمالا در تاریخ فردا و 2026 به بعد، موفقیت های چشمگیری در جذب ارباب رجوع خواهد داشت.