بخش پنجم: دوستیها، دشمنیها، خیانتها – چه کسانی با او ماندند و چه کسانی فروختند؟ «قسمت چهارم»

واحد سیاسی
روایتهای مستند از زندگی خانوادگی و حلقهی نزدیکان سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
یکی از نزدیکان سردار که سالها در کنار او بود، درباره زندگی ساده و رفتار متواضعانهاش میگوید:
«با وجود مسئولیتهای سنگین و حجم بالای کار، همیشه وقتی به خانه میرسید، اولین کاری که میکرد این بود که دستش را روی سر بچهها میکشید و از احوالشان میپرسید. نه با کلمات رسمی، بلکه با محبت یک پدر دلسوز. هیچوقت اجازه نمیداد وظایفش به خانواده لطمه بزند.»
دختر بزرگوارش، زینب سلیمانی، در یکی از سخنرانیهایش به این نکته اشاره کرد که پدرش همیشه به خانواده تأکید میکرد:
«ما نماینده مردم و جبهه مقاومت هستیم؛ اما این به معنای خودنمایی یا طلب جایزه نیست. ارزش ما در ساده زیستن و صادق بودن است.»
روایت دیگری از یکی از فرماندهان نیروی قدس که همیشه با سردار همراه بود، چنین است:
«جلسات خصوصی حاج قاسم، فقط درباره عملیات نبود. او دوست داشت درباره آینده مقاومت، نقش جوانان، و حتی چگونگی حفظ روحیه و اخلاق صحبت کند. چند بار دیدم بعد از یک جلسه طولانی نظامی، با لبخند میگفت: “بچهها، فراموش نکنید ما برای خدا میجنگیم، و این راه، راه محبت و دوستی است.”»
یکی از تصاویر منتشر شده پس از شهادت، جایی را نشان میدهد که خانوادهی سردار در کنار دوستان و یاران او در کرمان گرد هم آمدهاند؛ جایی که همدلی و وحدت خانواده و حلقه نزدیکان به وضوح دیده میشود.
از سوی دیگر، زینب سلیمانی در مراسمهای مختلف بینالمللی، به ویژه در کشورهای محور مقاومت، پیام پدرش را چنین بازگو کرده است:
«پدرم همیشه میگفت که دشمنان ما قویاند اما ما از نیروی ایمان و حقانیت بهرهمندیم. راه ما ادامه خواهد داشت تا زمانی که عدالت برقرار شود.»
این نقل قولها و خاطرات، تصویری انسانی و عمیق از سردار دلها ارائه میدهد؛ انسانی که علاوه بر نقش فرماندهی و رهبری، پدری مهربان و دوستی وفادار بود. این ویژگیها، باعث شدهاند که یاد و نام او نه تنها در میدانهای نبرد بلکه در دل خانواده، یاران و میلیونها نفری که او را میشناسند، زنده و پایدار بماند.
در ادامه خلاصهای از مصاحبهها و سخنان ثبت شده نزدیکان و خانوادهی سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را آوردهام که بخشهایی از شخصیت انسانی و خانوادگی ایشان را به خوبی نشان میدهد:
خلاصه مصاحبهها و سخنان نزدیکان سردار حاج قاسم سلیمانی
- زینب سلیمانی (دختر شهید):
در یکی از سخنرانیهای مهم خود در مراسم یادبود پدر، زینب چنین گفت:
«پدرم همیشه میگفت که نباید از جایگاهش سوءاستفاده کنیم. به ما آموخت که تواضع و سادهزیستی، بزرگترین افتخار است و این راه را تا پای جان ادامه خواهیم داد.»
او در مصاحبهای دیگر نیز تأکید کرد که پدرش در خانه، قبل از هر چیز یک پدر مهربان و دلسوز بود و با همه سختیها، همیشه نگران خانواده بود.
- سردار شهید حاجیزاده در گفتوگو درباره شهید قاسم سلیمانی،:
در مصاحبهای اختصاصی درباره رابطهاش با سردار گفت:
“او را شخصیتی با ویژگیهای برجستهای چون اخلاص، صداقت، شجاعت، ولایتمداری و مقاومت توصیف کرد که با شهادتش به «پدیدهای» تبدیل شد و مسیر تاریخ منطقه را تغییر داد. حاجیزاده تأکید کرد که حاج قاسم با تیزهوشی و هدایت رهبری، نقشههای نظام سلطه به رهبری آمریکا را خنثی کرد و تهدید گروههای تکفیری مانند داعش را به فرصت تبدیل نمود. او در جلسهای با روحانی، به صراحت از خط قرمز بودن دفاع از انقلاب، ملت و رهبری سخن گفت و به رئیسجمهور وقت هشدار داد که تخریب نیروهای خودی قابل تحمل نیست و باید به جای خودزنی، برای حل مشکلات کشور همکاری کرد. حاجیزاده افزود که حاج قاسم مخالف سازش و وابستگی در دیپلماسی بود و اعتقاد داشت از این مسیر نتیجهای حاصل نمیشود. او مکتب سلیمانی را الگویی عملی برای پیادهسازی ارزشهای اسلامی در همه شئون زندگی دانست و تأکید کرد که هر فرد میتواند در جایگاه خود «حاج قاسم» کارش شود”.
- یکی از همراهان قدیمی دوران دفاع مقدس:
«سالها در جبههها با او بودم. سرداری که در سختترین شرایط، سادهترین رفتار را داشت. هر بار بعد از عملیات، اولین سوالش احوال خانواده و وضعیت همرزمان بود. یک بار دیدم وسط یک بحران شدید، به شوخی به بچهها میگفت: “نگران نباشید، حاجی همیشه مراقبه!”»
- شاهد عینی از مراسم تشییع در کرمان:
«حضور خانواده و مردم، محبت و عشق به حاج قاسم را نشان میداد. آنجا نه تنها از یک فرمانده، بلکه از انسانی صحبت میکردند که دلها را به هم نزدیک میکرد. همه یک صدا بودند؛ کسی که ساده و مهربان بود و در عین حال فرماندهای بیبدیل.»
زندگی شهید قاسم سلیمانی، چه در میدان نبرد و چه در روابط شخصیاش، پر از درسهایی از وفاداری، اخلاص، و مبارزه با خیانت بود. دوستیهای عمیق او با افرادی مانند ابومهدی المهندس و حسن نصرالله، نشاندهندهی قلب بزرگ و ایمان راسخ او بود. در مقابل، خیانتهایی که از سوی برخی افراد و گروهها با او شد، نشان داد که مسیر مقاومت همیشه با چالشهایی همراه است. بااینحال، سلیمانی با بصیرت و هوش خود، این چالشها را مدیریت کرد و تا آخرین لحظهی زندگیاش، به آرمانهایش وفادار ماند. زندگی خانوادگی ساده و معنوی او نیز گواهی بر این بود که او نهتنها یک فرمانده نظامی، بلکه یک انسان والا و الگویی برای همه بود.